به گزارش مشرق، تريبون مستضعفين نوشت: اين مصاحبه آقاي دهنمکي متعلق به دي ماه ???? است که خبرگزاري ايسنا و چند رسانهي ديگر منتشر شد. بازخواني مجدد آن هيچ ربط خاصي به هيچ ماجرا و آقازادهاي ندارد! بيشتر بازخواني براي نگاهي عميقتر به ريشههاي مسائل اجتماعي است.
*****
- ظاهرا دغدغه اصلي شما مساله فساد و فحشا در جامعه است اما به نظر ميرسد مسئولان در اين خصوص کمتر سخن به ميان ميآورند. نظر شما چيست ؟
? يکي از دلايل آن اين است که فحشا کمتر جدي گرفته ميشود و فکر نميکنند که فحشا به عنوان اپيدمي در جامعه ما در حال شيوع است و آن را به عنوان يک معضل مهم قلمداد نميکنند. هنوز عده اي فکر ميکنند مشکل در حد بدحجابي، روابط دختر و پسر، حرف زدن و رفتن به پارک است. اما به نظر ميرسد روزي مسئولان مجبور شوند در اين زمينه فکري اساسي کنند.
ــ شما در فيلم فقر و فحشا به پديده زنان خياباني اشاره کرديد اما هيچ گونه راه حلي براي اين معضل ارايه نکرديد و در خصوص علل و ريشه به وجود آمدن اين پديده اشاره اي نداشته ايد نظرتان در اين باره چيست؟
*بحث من در فيلم تنها زنان خياباني نبوده است. من اسم زنان خياباني را در مقوله فحشا نميپسندم چون مکانيزم فحشا در جامعه ما مدرنيته شده است اگر در جامعه ما قبلا بدين صورت بود که خانههاي تيمي وجود داشت و خانم رئيسها گرداننده آنها بودند و تلفن رد و بدل ميکردند و عوامل را مکان و سرويس ميدانند، امروز ميگويند ايران سراي من است، يعني موبايل به عنوان يک خانه تيمي عمل ميکند، افراد با يک گوشي تلفن حتي با يک ظاهر محفوظ ميتوانند اين کار را انجام دهند بدون اينکه در تيررس نگاه انتظامي و قضايي باشند و همانطور در زمينه قاچاق دختران آنگونه که بحث آن مطرح ميشود قبول ندارم.
ــ اطلاعات و آمار ميگويند سومين قاچاق پردرآمد دنيا قاچاق دختران است چطور آن را قبول نداريد؟
? قاچاق دختران را در ايران قبول ندارم. در ايران چيزي به نام قاچاق دختران به طوريکه در دنيا مرسوم است وجود ندارد، بلکه اين امر در ايران به صورتي داوطلبانه و آگاهانه است که سمبلهاي شناختهشده اي دارند. در کشورهاي مختلف دبي و ترکيه دختران و زنان را در صندوق عقب ماشين پنهان ميکنند و آنها را ترانزيت ميکنند. در ايران درصد بسيار کمي از قاچاق را اين موارد تشکيل ميدهد. حضور دختران در غرب آگاهانه است. بازار سوريه، در خصوص قاچاق دختران وضع مشخصي دارد. در اين کشورها خيابانهاي مخصوص اين کار مشخص است از طرف ديگر زنجيره فقر به صورتي است که اگر ايراني براي تنفروشي نزد مردان عرب ميرود، زن آذربايجاني و نخجواني نيز پيش مردان ايراني ميآيد، يعني فقر نسبي است.
مساله ديگر اين است که اگر اسم امسال به تعبير رهبر انقلاب پاسخگويي است يعني بايد پرسش مطرح باشد و پرسشي مطرح باشد که که بدان پاسخ داده شود. برخلاف ادعاي سخنگوي دولت (رمضان زاده) مبني براينکه اين فيلم را که ميسازيد چرا راهکار ارايه نميدهيد؟ من پاسخ ميدهم اين يک توقع بيجاست که شما از کسي سوال ميپرسد بخواهيد جوابش را هم بداند. من تنها طرح مساله کردم نبايد توقع داشت هر کس که سوالي پرسيده جواب آن را هم بداند. اين اشتباه است. اين را تعاليم ديني ما هم ميگويد که از استاد خود براي امتحان کردن چيزي نپرسيد. يا براي ضايع کردن، چيزي از کسي نپرسيد اين کار غير اخلاقي است. فحشا راهحل دارد و مسوولان اگر اراده کنند ميتوانند در اين مسير گام بردارند به همين دليل طرح سوال کردم و در فيلم مقوله دوزخ پايتخت به ريشه بسياري از مسايل فحشا ميپردازد. يعني ما بين سنت و مدرنيته بالانس ميزنيم.
از طرفي به جمهوري و از سوي ديگر به اسلاميبودن معتقديم و چون نميتوانيم جمهوري اسلامي را به طور کامل تعريف کنيم کساني که مدعي جمهوريت هستند، ميگويند اسلاميت منافي آن است و کساني که مدعي اسلام هستند تصور دارند که جمهوري منافي آن است. در صورتيکه اين اسلام ظرفيت لازم را براي يک جامعه مردمسالار فراهم کرده است. بايد دانست که نبايد به آسيبهاي اجتماعي از ديد جناحي و حزبي نگريست. در فيلم از هيچ جرياني اسم برده نشده است، چون ما چپ و راست را در چارچوب نظام ارزيابي ميکنيم. جناح چپ و راست هميشه در کنار هم قرار گرفتهاند.
ــ منظور شما از نظام چيست؟
? عملکرد يک شخص خاص را نبايد به پاي نظام گذاشت. من جبهه رفته حزباللهي وقتي فيلم درست کردم، دغدغه نظام را داشتم، اما اين فيلم توسط دولت توقيف ميشود و من حتي سليقه اين دولت را هم نميدانم. ممکن است دستگاهي با من يک برخورد کند دستگاه ديگر نوعي ديگر. نائب رئيس شوراي شهر تهران که مداح و يک شخص فرهنگي است مرا به سياهنمايي و عقده ثروت و قدرت و شهرت متهم ميکند. درحاليکه دعواي گروههاي سياسي را نبايد به حساب نظام نوشت. من در جوابيه نائب رئيس شوراي شهر نوشتم که من شما را به حساب نظام نميگذارم، شما سليقهتان اين است. ميتوانيد آن را مطلوب بدانيد يا ندانيد همانطور که شريعتمداري نشريه اي دارد و موافق و مخالف دارد.
من زمانيکه فيلم را ميساختم، روزنامه شرق تحليلي تحت اين مضمون نوشت که يک مرد معتاد را در مقابل دوربين آورده و از او فيلم ساخته بودند. در جواب اين روزنامه ميگويم کدام شاعر و نويسنده شما هست که معتاد نباشد. شما وقتي نام از شاملو ميبريد اعتياد آن را هم ذکر ميکنيد و يا مسعود بهنود که از او بسته مواد مخدر ميگيرند را به عنوان معتاد نام ميبريد؟ به قول آقاي زم کدام هنرمند را پيدا ميکنيد که سيگار نکشد؟
ــ همه چيز را نبايد مطلق بيان کنيد؟ شما نبايد از تمام هنرمندان به عنوان معتاد ياد کنيد.
? شايد کساني باشند که به صورت آماتور معتاد باشند و گرنه کسي پيدا نميشود در سطح حرفهاي هنرمند باشد و معتاد نباشد! در عرصه سينما و ادبيات هنرمندي را پيدا کنيد که معتاد نباشد؟ اينگونه آسيبهاي اجتماعي فراوان است. در بسياري از روزنامههاي هر روز شاهديم که فلان هنرمند را با فلاني ميگيرند.
ــ آيا مسئولان نيز در اشاعه فحشا مقصر بودهاند؟
? آيا در نظام سياسي ممکن است تخلف صورت گيرد؟ من ميگويم بله، نظام يعني قدرت. ما اگر به جاي هاشمي و خاتمي بوديم، آيا ميتوانستيم در برابر اقتضائات، قدرت را حفظ کنيم؟ آيا من هم تن به رانتخواري و پارتيبازي ميدهم؟ ما بايد اين ميدان نقد را باز بگذاريم. يعني همان امر به معروف و نهي از منکر. در نظام سياسي اسلام اگر با کسي بيعت کرديد و به او راي داديد بايد او را نگهباني و پاسداري کنيد. ابوذروار بايد حرکت کرد و اگر کسي کاخ ساخت بايد در مقابل او ايستاد. جاي مکانيزم اسلامي درجامعه خاليست. اگر دولت ملت و مجلس مطابق ميلمان نبود، بايد سکوت کنيم. در دولت هاشمي که دولت کريمه نام گرفت شهيد آويني قدرت نقد نداشت، اما او توسعه و مباني غرب مينويسد، و وقتي شهيد ميشود سيد شهيدان اهل قلم نام ميگيرد.
قانون اساسي و دين اسلام ظرفيتها و قابليتهاي لازم را براي نقد دارند، مسئولان هم ظرفيتهاي آسيبپذيري را دارند هيچ کس مصون از نقد نيست.
ماکياولي در کتاب شهريار خود ميگويد شما بايد يا در اردوگاه شيران يا روباهان قرار داشته باشيد تا اگر روباهان تو را تهديد کردند، شيران از تو حمايت کنند. اگر قدرت شيران تو را تهديد کرد، مکر روباهان تو را نجات دهد.
ــ برخي از کارشناسان مسايل اجتماعي، گفتگو را در حل مسايل اجتماعي موثر ميدانند، شما کدام گفتمان را در حل مشکلي چون فحشا موثر ميدانيد؟
? من گفتگو را تزريق اطلاعات صحيح مينامم. يعني مشاورهگرفتن صحيح. زماني که مسئولان ما خيلي از آمارها و اطلاعات را در بولتن روزانه ميبينند و درمييابند که چقدر دختر و پسر فراري داريم و چه ميزان زن خياباني داريم و چه تعداد فرزند نامشروع داريم، يک ماژيک زرد روي آن ميکشند و روي آن مينويسند اقدام لازم صورت گيرد. يک زمان نهيب و هشدار در زمينهاي داده ميشود، يعني به يک نظر کارشناسي به مسئولان گفته ميشود اين آسيب به صورت تهديد در آمده است.
ما بايد به سمتي حرکت کنيم که به مسئولان نهيب زده شود. من در اين فيلم، بحران عدالت و بحران اخلاق را به عنوان يک نهيب در نظر گرفتم تا به يک ارتباط مستقيم تبديل شود. من تلاش کردم مسئولان را به ميز گفتگو در زمينه فحشا بکشانم. شايد انها فرصت گفتگو نداشته باشند، مثلا يکي از مسئولان ميگفت آنقدر کار ميکنم که فرصت مطالعه ندارم. اين حرف بدي است، خيلي از مسئولان فرصت رسيدگي به امورات خانوادگي خود را ندارند، به عنوان نمونه محسن رضايي اعتراف ميکند: «فرزندم از من انتقام گرفت.»
حضرت علي (ع) از خواب خود تنها براي کار ميزند و از عبادت وخانواده نميگذشت. مسئولان الگوهاي غلط مديريت را در جامعه اجرا ميکنند، در حالي که مسوولان بايد بدنبال احياي سينماي عدالتمحور باشند. هنر عدالتمحور ميتواند تاثيرگذار باشد.
من هزاران ايميل و نامه دريافت کردهام، سلايق سياسي بعضيها هم با من يکي نيست، اما اشک به پاي اين فيلم ريختهاند. اين انسانها حس غيرتشان برانگيخته شده، وقتي اين فيلم، اين قدر تأثيرگذار بوده، بايد براي مطالبه اين عدالت افراد دست به کار شوند. سينماي ما نبايد تنها به عشقهاي مثلثي و روابط دختر و پسر بپردازد. بايد سينما به سمت مطالبات واقعي جامعه سوق پيدا کند.
ــ برخورد انتظامي با پديده فحشا را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
? بعضي وقتها مسئولان ميگويند فلان امر عزم ملي ميطلبد. من ميگويم وقتي گفته ميشود چيزي عزم ملي ميخواهد، نميخواهند با آن کاري داشته باشند. يا وقتي ميگويند چيزي را ميخواهند ريشهاي رسيدگي کنند، يعني اينکه نميخواهند کاري براي آن انجام دهند. در تعاليم ديني ما آمده که بايد مبارزه با علت و معلول توامان باشد، يعني شما نميتوانيد بگوييد اينها معلولند و پديده را به حال خود رها کنيد. در بيماري هم بدين صورت است. شما هم بايد تب را پايين بياوريد و هم به درمان ريشههاي عفونت بپردازيد تا عفونت هم از بين برود.
فحشا از مرحله پيشگيري گذشته است. ما در جامعهاي زندگي ميکنيم که مبتلا به معضل فحشا است. براي اين مشکل بايد چه کرد؟ هم بايد با علت و هم با معلول برخورد کرد. شما به راحتي در يک خيابان ميبينيد که خانمي ميايستد ?? بار ماشين برايش بوق ميزند و به راحتي يک مسافر را ميبرد و هزار بلا به سرش ميآورد. شما هر روز اين تجاوزات را در روزنامهها ميخوانيد، شما ميتوانيد بگوييد اين افراد را رها کنيد و به سراغ علت پديده برويد. من تأکيد بر مبارزه علت و معلول به صورت توامان دارم.
ــ شما گفتيد که وقتي مسئولان ميگويند يک مسأله ريشهيابي شود، بايد از آن قطع اميد کرد. شايد اين امر به خاطر اين است که اين موضوع به صورت ناقص مطرح و عمل شده است. ريشهيابي بايد در تمام مسايل صورت گيرد تا براي آن راهحل پيدا شود، عزم ملي هم براي مسايل ملي يک واقعيت است. شما از اين ديد نگاه کنيد که چون آن عزم ملي به مرحله عمل درنميآيد آن معادله حل نميشود. کساني که اين فيلم را نگاه کردهاند آيا به مساله زنان خياباني همان نگاه گذشته را خواهند داشت يا با يک نگاه غضبآلود به اين مساله مينگرند؟ اين مساله خودش ميتواند تبديل به عزم ملي شود. آيا به اين صورت عزم ملي به وجود نميآيد؟
? جامعه اي که در آن زندگي ميکنيم بايد امنيت رفتاري در آن فراهم باشد. بايد امنيت وجود داشته باشد که يک دختر از خانه تا مدرسه را سالم برود و برگردد يا دخترخانمي که ميخواهد سرکار برود، از وي خواسته غير اخلاقي نخواهند، نگويند منشي سهکاره ميخواهيم. در کنار اينها بايد امنيت اجتماعي در کار باشد.
ــ به نظر شما چرا اين مساله در جامعه ما وجود دارد؟ همه اين افرادي که بدين صورت آرايش ميکنند. عقدهاي هستند؟ شما اين مساله را به عنوان آسيب اجتماعي ميپذيريد يا نميپذيريد؟ هم شما دهنمکي و هم من در اين جامعه زندگي ميکنم و اين آرايش را ميبينم. آيا تمام اين افراد که به آرايش کردن علاقه دارند عقدهاي هستند؟
? ما از آن طرف پشت بام افتاديم. يک زماني قرار بود پسرها آستين کوتاه هم نپوشند. يک زماني هم همه چيز را به حال خود رها کرده و در خيابان هم به همديگر رحم نميکنند. ما دچار افراط و تفريط در جامعه هستيم. ما بايد در چارچوب قانون و شرع عمل کنيم تا امنيت اخلاقي در جامعه برقرار شود. در کنار اين مسئله بايد ريشهها و زمينههاي خيزش جرم را از بين برد. شهرام جزايري را بايد گرفت، اما بايد راههاي به وجود آورنده شهرامها را هم بست. مردم چرا به سراغ فيلم فقر و فحشا رفتهاند، چون احساس همگرايي و همزادپنداري ميکنند و دردي را که ملموس طرح شده ميبينند. چرا نبايد اين فيلم را احساسي ساخت، براي اينکه نبايد نمک روي زخم مردم پاشيد؟ چرا مسوولان نميپذيرند؟
چون بدين شکل براي مسوولان شناخته شده نيست يعني کسي که در خانه زعفرانيه مينشيند باور نميکند کسي به خاطر خرج دانشگاه تن به فحشا بدهد. من آنقدر براي ساخت اين فيلم ناسزا شنيدم که براي ?? سال کار سياسيام نشنيده بودم. اين فحشها حتي از سوي همنوعان خودم بود. من براي ساخت اين فيلم هزينه معنوي سنگيني پرداختم. بطوريکه مسوولي ميگفت تمام سوابق خودت را خراب کردي.
عملکرد صداوسيما در ارايه الگوهاي مناسب زندگي در چندساله اخير چگونه بوده است؟ زندگي اشرافي که به تصوير کشيده را چگونه ميبيند؟ در فيلم از تلويزيون اسم برده شده است. دختري ميگويد تلويزيون را روشن ميکنم نگاهم به موبايل و ماشين دختر جواني ميافتد. آدم ميخواهد به خونه و مبلمان آنچناني برسد. من يادم ميآيد که سوم اسفند ?? يک راهپيمايي به سمت صدا و سيما راه انداختيم تعدادي از افراد شرکت کننده را دستگير و صداي انها را ضبط کردند و در سلام صبح به خير پخش کردند که در نهايت اين راهپيمايي لغو شد. مسوولان امنيتي به اين نتيجه رسيده بودند که نبايد به سمت صدا و سيما راهپيمايي شود. سال ?? آقا در مورد الگوي مصرف به مسوولان تذکر داد، چون من به موقع گوشزد کردم فحش شنيدم. گفتند اينها نميفهمند نبايد برعليه کسي که آقا منصوبش کرده تجمع و تظاهرات کرد. در صورتي که اين فکر درست بوده که مقام رهبري بارها اين تذکر را تکرار کرده بود. ولي ما امروز ميخواهيم ماشين قسطي را به هر قيمتي تهيه کنيم چون دعوت به اين مسابقه شدهايم.
ــ يکي از نمايندگان مجلس گفته اگر ده زن خياباني اعدام شود، فحشا از ميان ميرود نظر شما در اين باره چيست؟
? به نظر من شايد اگر ده آقازاده اعدام شود فحشا از بين برود، اما با اعدام ده زن خياباني نه تنها فحشا از بين نميرود، بلکه در سطح شهر بيشتر نيز ميشود.
ــ شما اشاره داشتيد که شهروندان رفتار مسوولان را تقليد ميکنند. آيا نبود امنيت اخلاقي در جامعه ناشي از عملکرد مسوولان است؟
? بله به مسوولان برميگردد. حافظ امنيت اخلاق جامعه، مديريت يک جامعه است. مسئولان ما از ترس برخورد سياسي خيلي از قوانين را تعطيل کردهاند. ما در خصوص بسياري از ناهنجاريها در جامعه تذکر قانوني دادهايم، اما کسي آن را اجرا نميکند، نگاه ما به قانون اجرايي است. اما مصلحتانديشيهاي سياسي بر منافع ملي جامعه ما ترجيح داده شده است. فرزند يک مسوول به ندرت گير ميافتد چون مشکل اينجاست که با قانون برخورد تبعيضآميز ميشود. شما در شمال شهر ميبييند که دم هر خانه يک پاسبان براي امنيت شهروندان ايستاده است. اما در جنوب شهر يک عربدهکش شيشه ده مغازه را ميشکند و مدتها طول ميکشد تا پليس پيدايش شود و با آن برخورد کند. بنابراين در جامعه ما بايد براي حفظ منافع عمومي قانون را بدون سليقه و بدون تبعيض اجرا کرد. حضرت علي (ع) براي يک نظام اسلامي ? وظيفه تعريف ميکند: حفظ امنيت، امرار بلاد (سازندگي)، و اصلاح نفوس (تربيت) متاسفانه جناحهاي ما هر يک برخي از ابعاد اينها را ميگيرند. يکي ميگويد بايد مساجد را چراغاني کرد و چادر را اجباري کرد و ديگري ميگويد بايد به مردم آزادي داد. در يک دوره خاص فقط سازندگي مطرح است و در دوراني ديگر توسعه سياسي، بدين معني که چند روزنامه را باز کنيم و از اخلاق عمومي غافل شويم.